مجموعه داستان شغل من قسمت نهم - اولین پروژه

اولین پروژه

بعد از مدتی دنبال پروژه گشتن و یاد گرفتن یه پروژه بهم خورد که میخواست یک بازی tetris با همون خونه سازی خودمون رو توسعه بدم و از اونجایی که من مدتی بود داشتم روی کیو ام ال تمرکز می‌کردم بهش گفتم مشکلی نداره با کیو ام ال توسعه بدم؟ گفت نه مشکلی نیست برام عجیب بود که یه پروژه با این مشخصات که هیچ کاری خاصی نداره و با توانایی‌های من تطابق داره بهم رسیده ولی قبول کردم برای قیمت اون زمان هیچ ایده ای نداشتم و گفتم 500 هزار تومن طرف که گویا پروژه رو برای دانشگاه میخواست کلی بحث کرد و تخفیف گرفت تا رسید به 350 هزار تومن ولی مشکلی که بود این بود که سورس برنامه رو می‌خواست و من هروقت کسی درخواست سورس میکنه قیمت رو سه برابر می‌کنم البته برای این که این اولین پروژم بود بازم باهاش کنار اومدم ولی گفتم اگر قرار باشه سورس بدم سورس رو به خودت نمیدم فقط و کلا اوپن سورس کار می‌کنم یعنی توی گیتهابم منتشر می‌کنم. بنده خدا قبول کرد به شرط این که چند هفته بعد از تحویلشون به استادش این کار رو بکنم. منم باز باهاش کنار اومدم ولی با انجام پروژه خیلی حال نمی‌کردم چون حس بدی داشتم که پروژه دانشگاهی کس دیگه ای رو من دارم انجام میدم.

تغییرات

اول کار پروژه نیاز به ذخیره دیتا نداشت ولی به محض این که کار پیش رفت و داشت تکمیل می‌شد کارفرما اومد و گفت دیتابیس باید داشته باشه و باید با SQLite زده بشه. من اول گفتم که این جزو نیاز‌مندی های شما نبود و کلی مقاومت کردم ولی چون بنده خدا کارش گیر بود قبول کردم و براش یه تابلو امتیازات با SQLite زدم و بهش تحویل دادم اول توضیحات ازم گرفت بابت خط به خط کد و بعد هزینه رو واریز کرد و رفت.

شاگرد دغل‌باز و استاد زرنگ

این مورد رو فراموش کردم بگم که ازم خواسته بود کد رو حرفه ای نزنم و یه سری مشکلات توی کد باقی بذارم تا استادش بهش شک نکنه و بتونه به استاد بقبولونه که خودش این کار رو انجام داده.

بعد یکی دو روز داشتم توی تلگرام می‌چرخیدم که پیام داد گفت پروژه این ارور رو میده چکار کنم ؟ و یه متن ارور برام فرستاد. من کلا جا خوردم و بهش گفتم پسر خوب من کد رو بدون ارور بهت تحویل دادم و کامپایل کردی الان جریان چی شده ؟ خیلی سریع که مشخص بود نمیتونه خیلی توضیح بده گفت دارم به استاد ارائه میدم و استاد کد رو تغییر میده و بعد میده بهمون میگه این اروری که به وجود اومده رو رفع کن و منم الان دارم یواشکی پیام میدم ترو خدا کمکم کن. منم اون زمان که خیلی به برنامه‌نویسی مسلط نبودم و نمی‌تونستم از راه دور دیباگ بکنم ولی با هر دردسری بود ارور اول رو رفع کردم باز پیام داد گفت این یکی ارور رو چکار بکنم ؟ من یک سری را‌حل بهش دادم که بتونه خودش دیباگ کنه ولی از اونجایی که اصلا به موضوع مسلط بود نتونست و استاد هم فهمید خودش ننوشته و اون ترم انداختش که ادب بشه.

درس گرفتن

توی این ماجرا درس گرفتم که یک سری قوانین برای کارم داشته باشم و بهشون پایبند باشم و اولینشون این بود که دیگه پروژه دانشجویی نگیرم چون به نظرم کار درستی نبود. و اون پروژه رو هم توی گیتهابم منتشر کردم میتونید از لینک زیر بهش دسترسی داشته باشید البته از همون موقع هم دست بهش نزدم و با همون مشکلاتی که داشت گذاشتم باقی بمونه ولی ارزش یکبار اجرا کردن رو داره

https://github.com/FONQRI/Tetris

قسمت بعدی «سابقه کار»